با دست خالی پدرم را در خانه احیا کردم

به گزارش تور هند ارزان، خبرنگاران/اصفهان حضرت زینب(س) نماد صبر و استقامت شناخته می گردد، به همین دلیل ولادت این بانوی شجاع در تقویم شمسی به عنوان روز پرستار نامگذاری شده است.

با دست خالی پدرم را در خانه احیا کردم

جهت دریافت خدمات بازسازی و تعمیرات ساختمان با گروه ساختمانی آبان در ارتباط باشید. از طراحی پلن بازسازی تا اجرای جز به جز بازسازی منزل، ویلا و ساختمان اداری تخصص ماست.

تلخ و شیرین شغل پرستاری و اهمیت این شغل را با یکی از پرستاران نمونه و با سابقه اصفهان به گفت وگو نشستیم، آزاده اکبر جبلی کارشناس ارشد روان پرستاری، پرستار نمونه با 13 سال سابقه و 11 سال کار بالینی نزدیک به 2سال است در معاونت درمان اداره پرستاری فعالیت می نماید.

چرا شغل پرستاری را انتخاب کردید؟

شغل پرستاری یکی از سخت ترین شغل ها است و همه کسانی که آن را انتخاب می نمایند، کاملا به سختی های آن واقفند و کسی نمی تواند بگوید شغل پرستاری را شانسی انتخاب کردم. البته من رشته پیراپزشکی را انتخاب کردم و در شاخه هوشبری تا مقطع کاردانی تحصیل کردم اما چون قصد ادامه تحصیل داشتم، با آگاهی تمام وارد رشته پرستاری شدم.

ملاک های انتخاب پرستار نمونه چیست؟

همین که همکاران من، زندگی حضرت زینب (س) را الگوی خود قرار داده اند و با دنبال کردن این روش، عشق، صبر و ایثار زحمت می کشند، همگی نمونه اند، اما معیارهایی که برای انتخاب پرستار نمونه وجود دارد رعایت بعضی الگوهای رفتاری و کرداری در برخورد با همکاران و بیماران است که باعث رضایتمندی آنها می گردد. سعی نموده ام همواره وجدان کاری داشته باشم، مسوولیت خطیر پرستاری را با جان و دل پذیرفته ام و سلامت جسمی و روحیم را به خطر می اندازم تا همواره رضایت همه را جلب کنم و امیدوارم که در این کار پیروز بوده باشم.

از تلخ و شیرینی های پرستاری برایمان بگویید:

بدون شک نقش اصلی در مراقبت و پیگیری و درمان بیمار را پرستار به دوش می کشد. این شغل در کنار ناراحتی ها و مشقت هایش، روزهای خوب هم دارد، نمی توانیم بگوییم شغل پرستاری فقط سختی و ناراحتی است اما همواره خاطرات بد بیشتر در ذهنش می ماند و وقتی این سوال را شنیدم یک به یک کسانی که روزها برایشان زحمت کشیدم و نتوانستم نجاتشان دهم، از جلوی چشمم گذشت، با این حال می توانم بگویم که خاطرات خوب هم بوده و افرادی بوده اند که توانسته ایم نجاتشان دهیم.

یکی از آنها مربوط به زمانی بود که دوره سوپروایزری را در بیمارستان عیسی بن مریم می گذراندم و اتفاقی وارد واحد زایشگاه شدم که با مسئول واحد نرس زایشگاه درباره موضوعی صحبت کنم که دیدم مادری را روی برانکارد گذاشته اند و تصمیم دارند او را به اتاق عمل ببرند و او به شدت نا آرام بود. من بی اختیار به سمت بیمار رفتم با او صحبت کردم و دیدم که به وضوح می توان دست بچه را از روی شکم دید و احتمال دادم ممکن است مادر دچار پارگی یا نازک شدن رحم شده باشد، سریع مسئول مامایی را صدا کردم و بدون هیچ معطلی مریض را به اتاق عمل بردیم و مادر و بچه را نجات دادند و این برای همه لذت بخش بود. اما بدترین خاطره زندگیم این است که به عنوان یک پرستار با دست خالی در خانه پدرم را احیا کردم.

یک پرستار خوب باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

از نظر من پرستار بد نداریم، چون پرستاری شغلی است که جز فضایل حساب می گردد و کسانی که آن را انتخاب می نمایند به خاطر شوق و علاقه خودشان است اما پرستار پیروز کسی است که علاوه بر علم و هنر و دانش پرستاری باید آمادگی روحی و روانی، صبر و حوصله و روابط عمومی بالا و قدرت تجزبه و تحلیل خوبی داشته باشد، یک پرستار خوب نمی تواند تنها با تکیه بر دروس دانشگاهی در کارش پیروز باشد. در پرستاری صبوری می خواهیم و از خودگذشتگی، زیرکی و هوشیاری چون گاهی در صدم ثانیه باید پرستار تصمیمی بگیرد و این احتیاج به توان جسمی و روحی دارد، همین طور پرستار باید کارآمد و دلسوز باشد تا با بیماران به خوبی ارتباط برقرار کند و رضایتشان را بسنجد و بتواند کارگشا باشد.

بهار سال جاری که سیل به استان هایی مثل خوزستان خسارت های زیادی وارد کرد، شما هم داوطلب امدادرسانی در خوزستان شدید.

قبل از این اتفاق، زلزله کرمانشاه را پشت سر گذاشته بودیم و پرستارانی که به مناطق زلزله زده اعزام شدند، مسائل را دیدند و همه با خاطرات ناراحت و سنگین برگشتند، مدتی طول نکشید که سیل اهواز و خرمشهر رخ داد. اول قرار نبود از اصفهان تیمی فرستاده گردد چون تیم تهران و کرمان از قبل اعزام و یاری رسانی خوبی انجام داده بودند، اما چون بیمارستان ها هم دچار بحران شده بودند، نامه ای برای ما رسید که یک گروه دیگر اعزام کنیم و من همراه این تیم به خوزستان رفتم. وارد حمیدیه که شدیم دو پادگان برای امدادرسانی به افراد ساکن آنجا و روستاهای اطراف آماده نموده بودند. آب در خانه و زمین های مردم آمده بود و این اتفاق خیلی تلخ بود، مردم خوزستان گذشت بزرگی کردند و همواره باید دستشان را بوسید چون هم در جنگ و هم اکنون به مردم خدمت می نمایند. آنجا دو چادر، یک کانکس و یک اتاق عمل صحرایی وجود داشت، البته مسائل بزرگ را نمی توانستیم برطرف کنیم و مجروحان جدی را به اهواز می فرستادیم، اما افرادی که در حال ساختن سدبند و ارائه خدمت نجات خانه ها و زمین ها دچار جراحت می شدند را درمان می کردیم. تا جایی که می توانستیم همدلی کردیم اما نمی توانم بگویم دردشان را کم کردیم. در روستاهای اطراف نیز زنان بارداری شناسایی شدند که باید سریع به اهواز فرستاده می شدند.

این شغل چه تاثیری در زندگی شما گذاشته است؟

وقتی خانواده و اطرافیان می فهمند که فردی حرفه پرستاری دارد، دید دیگری نسبت به او پیدا می نمایند و انتظار دارند همه مدل یاری مشاوره درمانی را به آنها ارائه دهیم، به ویژه وقتی احتیاج به خدمات بیمارستانی و بستری دارند، انتظار دارند همراهشان به بیمارستان برویم، رگ شان را بگیریم و به پزشکان سفارش شان را بکنیم، همواره به شوخی به همکارانم می گفتم بیمار را سفارشی نکن اما واقعیت این است که خانواده و فامیل از یک پرستار انتظار دارند که علم و وقتمان را در اختیارشان بگذاریم، همین طور انتظار صبوری دارند و می گویند با مریض ها هم اینطوری برخورد می کنی؟ با این حال یک پرستار زبده و کارآزموده می داند که نباید مسائل خانه را به بیمارستان و مسائل بیمارستان را به خانه ببرد.

سخت ترین شرایط کاری برای یک پرستار به نظر شما چیست؟

وقتی است که عزیزترین کسانش به او احتیاج دارند و باید در خدمت آنها باشد و مجبور است شیفت باشد نمی توانیم مثل نیروی اداری مرخصی بگیریم این امکانات نیست چون ما برنامه های موظف شده داریم. کمبود پرستار یکی از بزرگترین مسائل جامعه پرستاری است که باعث می گردد بعضی بیش از حد و در چند شیفت کار نمایند، بسیاری هم به دلیل حقوق و شرایط کاری نامناسب به کشورهای دیگر مهاجرت می نمایند.

قانون تعرفه گذاری چهار پنج سال پیش تصویب شد ولی هنوز اجرا نشده، تفاوت درآمد یک پرستار با مشاغل دیگر آزار دهنده است. مردها در دو سه مرکز کار می نمایند حتی خیلی ها دنبال شغل آزاد می فرایند تا زندگی شان بگذرد، همکاران ما بیشتر از یک سال کارانه عقب هستند.

تا بحال بیماری از برخورد بد پرستاران به شما شکایت نموده است؟

این برخورد بد، موضوعی نیست که بتوانیم منکر شویم اما دوطرفه است یکی از راهکارهای موثر که در رسیدگی به شکایات به مسئولان می گوییم این است که اگر برای مراجعان ارزش قایل باشند و آنها را فرد مهم و قابل احترام بدانند، بیماران حتی اگر نارضایتی داشته باشد مطرح نمی نماید اما اگر برخورد اول تند و از روی خستگی و کم تجربگی باشد باعث ناراحت تر شدن فرد مقابل می گردد. تفاوت شغل ما با دیگران این است که کسی که به بیمارستان می آید دردمند و احتیاجمند یاری است و مثل منبع باروت منتظر جرقه اند که آن را خالی نمایند، به همین دلیل تا حد توان سعی نموده ایم در واحدهای آموزشی و دانشگاهی ارتباط درمانی را آموزش دهیم. دانشگاه ها نیز باید به کارآموزان پرستاری مهارت هایی بیاموزند که بتوانند با شرایط سخت کنار بیایند مثلا پرستاران ژاپنی در کارآموزی دوره ای دارند که آموزش لبخند زدن می دهند، البته ما در دروه آموزش ضمن خدمت بیمارستان ها، ارتباط درمانی را گنجانده ایم و تاکیدمان این است که کارمندان بیمارستان در سخت ترین شرایط با بیمار خوب برخورد نمایند تا درگیری کم گردد اما گاهی امکان پذیر نیست، مثل وقتی که یک فرد ناراحت وارد بیمارستان می گردد و پرستار خسته را از نظر ذهنی خسته تر می نماید. امیدواریم که مسائل هم کمرنگ و کمرنگ تر گردد.

بارها این گلایه را از بیماران شنیده ایم که پرستاران فرصت کافی برای رسیدگی به آنها را ندارند، این انتقاد تا چه اندازه درست است؟

یکی از مسائل پرستاری کارهای حاشیه ای است که باید پرستاران انجام دهند پرستار را کسی می بینیم که باید کار عملی کند، اما یک پرستار علاوه بر این، کار نوشتن پفراینده گزارش بیمار، لیست دارویی بیمار، آزمایش ها را دارد و باید بیمار را برای کارهای پاراکلینیک آماده و آمار و خطاهای بخش را گزارش کند.

حتی ما از پرستاران اداری هم دو جانبه استفاده می کنیم یعنی پرستار باید هم به وظایف آموزش به بیمار رسیدگی کند و هم کارهای اعتبار بخشی و ... تمام بار این زحمات روی دوش پرستاران است، باید اصول را اجرا نمایند برای بیمار گزارش بنویسند، برگه های توضیح حال بیمار را در پفراینده پر نمایند و اطلاعات لحظه به لحظه و دقیق وارد گردد چون در صورت شکایت بیمار، تنها مستندات همین متن های نوشته شده است و کسی زحمات عملی پرستار را نمی بیند، گزارش ثبت شده است که ثابت می نماید آیا ارائه خدمات درست بوده یا نه؟ این شرایط نارضایتی ایجاد می نماید و باعث می گردد پرستار نتواند در اختیار بیمار باشد. بیماران سالمند هم انتظار دارند مثل خانه که افراد خانه توجه می نمایند، پرستار در شیفت کاری شان همان رفتار را داشته باشد اما پرستاران گرفتار کاغذ بازی شده اند .

آیا راهی وجود دارد که بار این کاغذ بازی از روی دوش پرستاران برداشته گردد؟

مراکز درمانی قبول نمی نمایند. اگر تعداد پرستاران به اندازه استاندارد باشد، فرصت انجام کارهای بالینی و کاغذ بازی وجود دارد، اما بیمارستان ها به خاطر مسائل بودجه ای و درآمدی زیر بار جذب نیروی جدید نمی فرایند و از طرفی اگر کارهای ثبت در پفراینده انجام نگردد، پرستاران زیر سوال می فرایند و به مسائل بزرگی بر می خوردند برای همین در کنار وظایف بالینی ناگزیرند این کاغذ بازی ها را نیز انجام دهند.

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 22 بهمن 1398 بروزرسانی: 29 شهریور 1400 گردآورنده: indiaro.ir شناسه مطلب: 737

به "با دست خالی پدرم را در خانه احیا کردم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "با دست خالی پدرم را در خانه احیا کردم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید