انواع بیماری های عفونی
به گزارش تور هند ارزان، در مواردی که تب شدید بود، فلوس تجویز می کردند، اول گل نیلوفر، سپستان و عناب را با گل سرخ و گل بنفشه و انگوره توره (تاجریزی) می جوشانند و فلوس را تراشیده، مغز آن را خیس می کردند بعد از صاف کردن با جوشانده
نویسنده: محمد سعید جانب اللهی
تب
در بافق دم نموده گل وارده (1) گل بنفشه و کلید در ملک (2) را به صورت جداگانه می خورند (جانب اللهی، 1384: 120)در میبد:
1. در مواردی که تب شدید بود، فلوس تجویز می کردند، اول گل نیلوفر، سپستان و عناب را با گل سرخ و گل بنفشه و انگوره توره (تاجریزی) می جوشانند و فلوس را تراشیده، مغز آن را خیس می کردند بعد از صاف کردن با جوشانده مزبور و میزان زیادی روغن بادام مخلوط می کردند و به مریض می دادند بعد از فلوس مریض باید عرق کاسنی بخورد و غذای او هم نخوداب (سوپ گوشت) باشد.
2. سبوس گندم، گل ختمی با برگ بید می جوشانند و چند بار پاشوره می نمایند.
3. در تب شدید شیر خشت (مثل ترنجبین است، دم می نمایند و می خورند) تجویز می شد (تحقیقات میدانی مؤلف).
در میرجاوه جوشانده تر یا خشک (گیاه تازه یا خشک و پودر شده) گلدر می خورند (جانب اللهی، 1381: 245).در سنگسر قشر داخلی پوست جوانه درخت بید را که سفید رنگ است با ریشه کاسنی در میزانی آب می جوشانند و به بیمار می دهند (اعظمی: 58).
در الموت از گیاه محلی رومانج (3) استفاده می گردد (حمیدی و دیگران، 1384: 223).
نمودها: بابونه، دارچین، پامچال، اسفناج و بید تجویز می نمایند (صفی زاده: 180).
تب لازم (سل)
تبی است که قطع نمی گردد. در میبد برای درمان آن، گل گاوزبان می خورند (تحقیقات میدانی مؤلف).تب سیک (4)
همان تب نوبه یا مالاریاست که بیمار بیشتر هنگام صبح تب می نماید.در ایلام و لرستان برای درمان آن از روش های زیر استفاده می شد:
1. خوردن عرق پوست بید
2. خوردن عرق کاسنی
3. خوردن گنه گنه (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 275).
در سیستان نام دیگر آن تب و لرز است که برای درمان، صبح قبل از صبحانه هندوانه می خوردند و بیمار را در پوست هم می کردند (جانب اللهی، 1381: 244).در خراسان پوست بید و تخم کاسنی و ریشه گنه گنه را در کاسه ای که محتوی عرق بید باشد می ریزند و شب کاسه را در حیاط می گذارند تا نور ستاره به آن بخورد و خاصیت پیدا کند، صبح محتوی کاسه را در پارچه نازکی می ریزند و شیره آن را می کشند و به مریض می دهند (شکورزاده: 240).
در اردکان با تقویت عمومی درمان می نمایند، صبح ناشتا جوشانده پوست بید و خارخسک و عناب و برگ سیاوشان و سیخ شاهتره میل می نمایند، خوردن عرق بید هم مفید است، دانه انگوره توره خشک را با گل بارد و سپستان و گل نیلوفر می جوشانند و صاف می نمایند و با شکر شیرین می نمایند و می خورند. باید روزی نیم گرم پوست گنه گنه هم مصرف نمایند (طباطبایی: 675؛ هم - جادو درمانی؛ پرنده درمانی).
تب روده (حصبه)
در لرستان و ایلام برای درمان از روش های زیر استفاده می نمایند:1. خوردن جوشانده صاف شده عناب
2. نوشیدن حل شده ترنجبین در آب پس از گذراندن از صافی (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 276).
حصبه
در خراسان تخم کدوی گردن باریک را با تخم کاهو و تخم کاسنی می کوبند و شیره ی آن را می کشند و به بیمار می دهند و تفاله آن را روی سرش می گذارند (شکورزاده: 243).در اصفهان به مریض حصبه ای نباید چیزی بدهند، باید پرهیز کند، دوره دارد که هفت تا چهارده روز است؛ اگر بگذرد، بحران را طی نموده است، تب به چهل و دو درجه می رسد، در این حال اگر چیزی بخورد روده اش زخم می گردد، حتی شیر را هم اگر بخواهند به او بدهند، باید رویه ی آن را بگیرند، برای درمان از گیاهی به نام حصبه استفاده می نمایند که میوه آن دانه های مختلف دارد و مثل بمب خوشه ای عمل می نماید. دانه های آن در بدن پخش شده و هر دانه یک جوش را منفجر می نماید (جانب اللهی و آذرمهر: 23).
در ساوجبلاغ هم از گیاهی به نام گل حصبه برای درمان این مرض استفاده می نمایند (همو، 1372، ب: 26).
در میبد برای درمان سردل (5) (ثقل معده) و یبوست که از عوارض حصبه است گل نیلوفر، سپستان و عناب را با گل سرخ و گل بنفشه (مسهل است) و انگوره توره (تاجریزی) جوشانده و پوست فلوس را می نمایند و مغز آن را می تراشند و توی این مخلوط می ریزند و آن را با روغن بادام به مریض می دهند. برای مصرف این داروها مریض نباید غذا، به خصوص نان خورده باشد و گرنه ورم می آورد، چند ساعت بعد از فلوس، باید عرق کاسنی بخورد، غذا هم باید نخوداب خروس باشد، اگر تب قطع شد و شکم کار کرد، چلومسکه به مریض می دهند، چون این نوع مرض با تب شدید همراه است برای فرو نشاندن تب، سبوس گندم، برگ بید و گل ختمی را می جوشاندند و با آن پاشویه می کردند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در اردکان روز سوم بعد از اینکه مطمئن شدند حصبه است، فلوس می دادند که چون تلخ بود با سایر جوشانده ها مثل عناب و گل گاوزبان همراه می دادند. در قدیم گاهی سنا و افسنطین رومی را به جای مسهل می دادند. بیمار پس از خوردن فلوس یا رو به بهبود می رفت یا می مرد، اگر عرق می کرد، نشانه ی بهبودی بود که پس از آن غذا و میوه ی خنک به او می دادند. شوربا، نخوداب و شیر گاو مفید است، پس از قطع تب ابتدا غذای ساده مثل آش حریره و شوربا می دهند و بعد کته و چلو زرده تخم مرغ دادن و ماءالشعیر به اسم آب مفید است، برای تهیه آن مشتی جو را تمیز می شستند و در بطری آب ریخته در یخچال می گذارند و صبح ناشتا به مریض می دهند. بعلاوه جوشانده گل بارد و گل بنفشه و گل ختمی می دادند، با پوست کوکنار و خشخاش و برگ بید پاشویه می کردند (طباطبایی: 681؛ هم - طب کودک؛ حشره درمانی).
پی نوشت ها:
1. varad.
2. kelid dar molk.
3. rumaj.
4. seyak.
5. sar-del.
منبع مقاله:جانب اللهی، محمدسعید، (1390)، پزشکی سنتی و عامیانه مردم ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.
/م
منبع: راسخون