خبرنگاران رشته توییت های رضا نصری درباره محرمانه بودن سند همکاری ایران و چین

به گزارش تور هند ارزان، تهران-خبرنگاران- کارشناس حقوق بین الملل درباره محرمانه بودن سند همکاری جامع ایران و چین در توییت هایی در خصوص مقولهٔ محرمانگی توافقات بین المللی و شرایط این توافق خاص میان دو کشور توضیحاتی را ذکر کرد وافکار عمومی رادعوت کرد فارغ از جوسازی های عوام فریبانه وبدون پیش قضاوت نسبت به آن تامل نمایند.

خبرنگاران رشته توییت های رضا نصری درباره محرمانه بودن سند همکاری ایران و چین

با ما همراه باشید و با تور چین از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.

به گزارش خبرنگاران، در رشته توییت های رضا نصری درباره واقعیت ها درباره محرمانه بودن سند همکاری جامع ایران و چین آمده است:

موج تبلیغات منفی علیه توافق نامه ایران و چین شدت گرفته است. از زمان اعلام توافق تا کنون، بعضی هنرپیشه های ایرانی مقیم خارج، رسانه های فارسی زبان و حتی بعضی مقامات ارشد سابق - بعضاً بدون کوچک ترین اطلاع از کلیات توافق - برای ایجاد بدبینی نسبت به آن به تکاپو افتاده اند.

محور اصلی حملات هم مستمسک محرمانه بودن توافق است. شرح سخنگوی دولت مبنی بر اینکه توافق به درخواست چین محرمانه مانده نیز بهانه ای شده برای اینکه طرف چینی را طرف مسلط قرارداد جلوه دهند.

بعضی در فضای مجازی این نکته را مطرح می نمایند که قرارداد چنان استعماری است و چین را بر ایران مسلط کرده که از هم اکنون به ایران اجازه انتشار متن را هم نمی دهد!

در اینجا به چند نکته در خصوص مقولهٔ محرمانگی توافقات بین المللی و شرایط این توافق خاص میان ایران و چین ذکر می گردد و از افکار عمومی دعوت می گردد - فارغ از جوسازی های عوام فریبانه و بدون پیش قضاوت - نسبت به آن تأمل نمایند.

اول اینکه در هر توافق بین المللی اصل بر این است که هر اقدام در خصوص توافق با رضایت طرفین اتخاذ گردد. این یک عُرف و اصل مهم و جا افتاده است که در خصوص توافقات دوجانبه (Bilateral agreement) موضوعیتی بیش تری دارد.

علاوه بر این، رعایت این اصل آزمونی هم برای سنجش استحکام و پایداری رابطهٔ پدید آمده است.

در واقع، اگر از همان ابتدای امر دو طرف نتوانند بر سر بدیهی ترین و رایج ترین مسائل شکلی (مانند انتشار یا عدم انتشار متن) با یکدیگر توافق و همکاری نمایند، طبیعتاً بحث از همکاری های بلندمدت راهبردی و محتوایی بحث عبث و بلاموضوعی خواهد بود!

در خصوص این توافق 25 ساله نیز دولت چین - طبق الگوی قراردادهای مشابهی که با چندین کشور دیگر منعقد کرده - براساس دلایل محکم و قابل تأملی که مطرح کرده خواهان عدم انتشار متن شده و دولت ایران نیز درخواست چین را با ملاحظاتی پذیرفته است.

دوم اینکه عدم انتشار متن توافق نامه های کلان و راهبردی دوجانبه - دست کم تا زمان به بار نشستن ثمرهٔ نقشه راه - یک رسم بسیار رایج درعرصهٔ بین المللی است.

برای راستی آزمایی این ادعا منتقدین می توانند کوشش نمایند متن قراردادهای هم سطح مشابه میان چین و بعضی دیگر از کشورها را جستجو نمایند تا خود ببینند چند متن از این جنس کشف و استخراج خواهند کرد! حساسیت بر سر محرمانه بودن متن تا حصول نتیجه هم به هیچ عنوان منحصر به دولت چین نیست.

مذاکرات معاهده تجاری و سرمایه گذاری فرا آتلانیک میان آمریکا و اتحادیه اروپا (TTIP) عملاً از دهه 1990 تا 2018 در جریان بود بی آنکه حتی یک شهفرایند یا سیاستمدار آمریکایی یا اروپایی - خارج از دایرهٔ محرمان - از محتوای آن اطلاع داشته باشد.

در این مورد خاص، نه تنها فقط مذاکره نمایندگان برگزیده کمیسیون اروپا (و نه حتی تمام اعضای کمیسیون) مجاز به کسب اطلاع از متن بودند، بلکه انتقال متن به صورت الکترونیکی یا حتی چاپ آن به روی کاغذ از سوی طرف آمریکایی منع شده بود...

و مذاکره نمایندگان صرفاً مجاز بودند در اتاق های امن در بعضی سفارتخانه های آمریکا در اروپا به محتوای متن مذاکرات دسترسی داشته باشند!

حقیقت این است که بعضی قراردادهای همکاری - چه میان دولت ها، چه میان دولت ها و سازمان های بین المللی، و چه میان بخش خصوصی و بعضی دولت ها - نه فقط در حین مذاکرات که حتی سال ها بعد از انعقاد و اجرا محرمانه مانده است.

پس استثنا جلوده دادن مورد چین و ایران - یا نسبت دادن محرمانگی قرارداد به شایعات عامیانه از قبیل فروش ایران و فروش کیش و واگذاری نفت و استقرار نیروهای نظامی چین در ایران - قطعاً اقدامی مغرضانه و خلاف منافع ملی است.

اما باز با توجه به حساسیت افکار عمومی در ایران و با عنایت به التهابی که کارگزاران جنگ روانی همیشه با تبلیغات منفی در اذهان مردم پدید می آورند، در خصوص قرارداد 25 ساله میان ایرن و چین -با پافشاری و اصرار دکتر ظریف - فعلاً دولت چین با انتشار فکت شیت از جانب طرفین موافقت کرده

و توافق بر سر انتشار جزئیات بیش تری از متن - تا آن جا که به مصلحت ملی باشد - نیز کماکان تابع مذاکره است.

سوم اینکه اصولاً انتشار متن کامل یک توافق راهبردی و کلان این چنینی به نفع هیچ یک از دو کشور نیست.

اینکه رقبای ایران - به ویژه ایالات متحده آمریکا - در خصوص عمق و گستردگی و دامنهٔ همکاری ها میان ایران و چین در بُهت و ابهام بمانند، قطعاً نکته مثبتی است و دست ایران را در مذاکرات احتمالی آینده با آن ها بازتر کرده و طرف مقابل را بیش از پیش مستعد امتیازدهی خواهد ساخت.

در واقع، برای برطرف همین ابهام و به تبع برای تقویت موضع مذاکراتی خودشان است که دولت های غربی رقیب - به یاری بعضی سلبریتی ها و رسانه های فارسی زبان وابسته - به این شدت کوشش دارند افکار عمومی ایران را نسبت به این توافق بدبین و دولت ایران را برای افشای متن آن تحت فشار قرار دهند.

متاسفانه، در هفت سال اخیر، رقبای دولت در داخل کشور و جریان هایی که از آیندهٔ سیاسی جواد ظریف هراس دارند نیز چنان عامدانه مردم را نسبت به سیاست خارجه و دستگاه دیپلماسی بدبین کرده اند که بهرهٔ ایران همیشه از این محرمانگی یک بهرهٔ حداقلی است و...

دولت بعضاً ناچار است برای تسکین نگرانی ها و آرام کردن اذهان عمومی یا مشت اش را نزد رقیبِ نامحرم باز کند یا برای فرونشاندن تئوری های توطئه، در اظهارات خود از اهمیت قرارداد فرو بکاهد!

هر چقدرهم بیش تر مقامات کشور ناگزیر شوند بر گزاره هایی از قبیل اینکه این قرارداد صرفاً یک نقشه راه است یا صرفاً با چین بر سر یک سری کلیات توافق کرده ایم تاکید نمایند، کشور ایران از این محرمانگی بهرهٔ کم تری خواهد برد؛

چرا که دولت های غربی در امتیازدهی به ایران ضرورت کم تری احساس خواهند کرد.

این در حالی است که دولت چین - که دیپلمات های آن در کمال آسایش ایفای وظیفه می نمایند و دولتش مانند ایران دغدغهٔ تسکین افکار عمومی خود را ندارد - می تواند از این قرارداد راهبردی بیش ترین نفع را از آن خود سازد!

چهارم اینکه تجربهٔ هر دو کشور ایران و چین در سال های اخیر نشان داده هرچه جزئیات یک پروژه برای دولت آمریکا آشکارتر باشد، در کارشکنی و ممانعت از تحقق آن پروژه توفیق بیش تری خواهد داشت.

فراموش نکرده ایم که سال ها پیش وقتی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) در فرایند بازرسی شان اسم بعضی سازندگان رایانه های سازمان انرژی اتمی ایران را از روی دستگاه ها خوانده بودند، آن شرکت ها - علیرغم اینکه روابط شان با ایران حتی در چارچوب تحریم ها هم غیرقانونی نبود -

بلافاصله تحت فشار دولت آمریکا برای قطع همکاری با ایران قرار گرفتند! از آن پس، سازمان انرژی اتمی مجبور شد روی اسم سازندگان جدید برچسب بگذارد تا آن ها را از گزند فشارهای رسمی و غیر رسمی وزارت دارایی آمریکا و گروه های فشار - مانند موسسه FDD و UANI - مصون بدارد!

دولت چین نیز در روبرو با آمریکا تجربیات مشابهی دارد. در گیر و دار جنگ تجاری با آمریکا، مقامات چینی همچنان درگیر کوشش برای آزادی فرزند یکی از مدیران ارشد شرکت هوآوی هستند که سال ها پیش طی سفری به کانادا به حکم دادگاهی در آمریکا بازداشت شد و همچنان منتظر استرداد مانده است.

به بیان دیگر، حساسیت هر دو کشور بر سر محرمانه ماندن توافق - به ویژه چین که در کانون یک جنگ تجاری تمام عیار با آمریکا قرار گرفته - کاملاً قابل درک است.

در حقیقت، هر چند حساسیت افکار عمومی نسبت به منافع ملی حساسیتی مقدس و قابل تقدیر است، اما ضروری است مردم ما نسبت به جوسازی ها و کوشش های مغرضانه برای بی اعتبارسازی دستگاه دیپلماسی کشور نیز مطلع و هشیار باشند.

در واقع، اینکه با ارج نهادن به تبلیغات مغرضانهٔ جریان های متخاصم و گوش فرادادن به تحلیل های جهت دار - آن هم از جانب افراد غیرمتخصص یا وابسته - مدام دستگاه دیپلماسی کشور را مجبور کنیم میان مصلحت کشور و آبروی خود یکی را انتخاب کند، عظیم ترین لطمه را به منافع ملی زده ایم.

بی اعتمادی عمومی مزمن نسبت به تصمیمات و بعضی اقدامات دولت ها از چهل سال پیش تا کنون دلایل متعددی دارد و بازسازی این اعتماد یک ضرورت ملی و امنیتی است.

اما ضروری است بدانیم جو منفی کنونی علیه قرارداد با چین با استناد به عدم شفافیت و فقدان اطلاع رسانی در خصوص جزئیات آن از جانب دولت فعلی توجیه پذیر نیست.

همانطور که ذکر شد، دولت در اطلاع رسانی در خصوص توافق - علیرغم تمام هزینه ها - مطابق اصول توافقات دوجانبه، عُرف محرمانگی، استراتژی مذاکراتی و مصالح امنیتی عمل کرده است.

حتی تا آن جا که به مصلحت کشور بوده، وزارت امور خارجه کوشش کرده با انتشار فکت شیت نگرانی ها و دغدغهٔ افراد دلسوز و خیرخواه را تسکین بخشد.

ولی این را هم به یاد داریم که سال گذشته بند بند کنوانسیون خزر با تمام جزئیات منتشر شد اما باز رسانه های مغرض کم وبیش پیروز شدند بخشی از جامعه را متقاعد نمایند دولت ایران دریای خزر را فروخته و ایران دیگر در دریا سهمی ندارد!

پس در کنار این بی اعتمادی مزمن، بدبینی مفرط بخشی از جامعه نسبت به اقدامات دولت در حوزه سیاست خارجه علل دیگری هم دارد. باید مردم بدانند یکی از علل اصلی منفی نگری ها، جاری بودن یک جنگ روانی تمام عیار علیه ایران از خارج از کشور و یک رقابت جناحی غیرمسئولانه در داخل کشور است؛

و جا دارد افکار عمومی نسبت به این عوامل نیز بیش از این حساس و اطلاع داشته باشد.

منبع: ایرنا
انتشار: 8 اردیبهشت 1400 بروزرسانی: 8 اردیبهشت 1400 گردآورنده: indiaro.ir شناسه مطلب: 1669

به "خبرنگاران رشته توییت های رضا نصری درباره محرمانه بودن سند همکاری ایران و چین" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خبرنگاران رشته توییت های رضا نصری درباره محرمانه بودن سند همکاری ایران و چین"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید